تعویض مهد کودک و محل جدید مامان لیلا
پاره تنم بعد ازاینکه دیدم زیاد برای رفتن به مهد کودکت رغبتی نشان نمیدهی با باباجون تصمیم گرفتیم که مهدکودکت رو عوض کنیم . بالاخره بعد از کلی گشتن یک مهدکودک کولر دار نزدیک دانشگاه پیدا کردیم و فکر میکردم دلیل ناآرامی هات نبودن کولر هست. وقتی میخواستم ببرمت مهد کودک اول باباجون رو گذاشتیم دانشگاه تا بتونم با خیال راحت بیام و درمهد باهات بشینم و تو هم کم کم بامحیطش آشنا بشی ولی به محض اینکه در مهد رو باز کردم و تو سروصدای بچه ها رو شنیدی زدی زیر گریه و محکم منو چسبیدی و ولم نکردی . مربی ها هم که میخواستند تو رو بگیرند حاضر نبودی بری بغلشون. خلاصه بعد از مدتی یکی از مربی ها گفت که رئیس مهد کودک میخواد باهات تماس بگیره و با یکی از گوشی های مرب...
نویسنده :
مامانی و بابایی
7:06