پارسا عسل طلاهاپارسا عسل طلاها، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره

خاطرات جنینی و کودکیت

10 ماهگی پسر نازنینم

1392/1/19 18:46
291 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز نازم

دورقمی شدن سنت رو بهت تبریک میگم . امیدوارم یک سالگیت رو برات جشن بگیرم. میدونی وقتی به دنیا آمدی به خودم نمیدیدم که حتی بتونم یک سالگیت رو ببینم ولی خدا روشکر تا حالات رو که دیدم و خدا بهم عمرش رو داده ، امیدوارم بعد از این هم بتونم ازت به خوبی نگهداری کنم و خداوند مهربون در حقم این لطف رو بکنه و بهم توانش رو بده تا بتونم از تو فرشته نازنین خداوند به خوبی پرستاری بکنم.

میدونی شیرینم من هر روز از داشتن فرزند سالم چون تو باید سجده شکر بگذارم وقتی میبینم بعضی بچه ها مریضی های لاعلاج دارند و مشکلات حرکتی و ذهنی دارند با خودم میگم خدا به مادرشون چه صبری داده و چقدر سخته که بتونند چنین شرایطی رو سپری کنند.

عزیزم سلامتی میوه نایابی هست که خداوند با تمام لطفش به من و تو و پدر مهربونت هدیه داده و ماباید قدرش رو بدونیم و از خداوند به خاطر اون کمال تشکر رو داشته باشیم و از بدنمون برای کارهای خوب و نیکی به بقیه استفاده کنیم و سعی کنیم به کسی آسیب ویا ضرری نرسونیم و همه رو دوست داشته باشیم و برای خوبی ها تلاش کنیم.

قشنگ من جدیدا رورک سواریت خیلی حرفه ای شده و دیگه به هر جا بخوای به راحتی میتونی بری یکی از کارهات پیدا کردن جاروبرقی شده که ما باید مرتب از توی اتاقی که اونو گذاشتیم بکشیمت بیرون. کلا علاقه خاصی به جاروبرقی داری و همش میخوای بگیریش و با خودت اینور اونور ببریش .

یکی دیگه از کارهات اینه که از میز و مبل دستت رو میگیری و کل خونه رو دور میزنی و این کار رو فکر کنم روزی 200 بار انجام میدی که خیلی انرژی بره و تو هم خیلی دوست داری و مرتب انجامش میدی و گاهی توی این طی طریق اجسامی نظیر موبایل باباجون یا دمپایی باباجون ویا لپ تاپش جلب توجه میکنه و تو به سمت اونها شیرجه بلندی میزنی تا بگیریشون و خلاصه ما باید همش حواصمون باشه و مراقبت باشیم.

عزیزم صندلیهای خونه رو به راحتی جابجا میکنی و خیلی خطرناکه چون ممکنه که روت چپه بشن .

دیروز دیدیم پنکه توی اتاقو دست میزنی آوردیمش بیرون که ببریمش توی یک اتاق دیگه یک دفعه با رورکت آمدی و با یک حرکت دست انداختیش وسط هال . خداروشکر به سرت نخورد . خیلی این کارت خطرناک بود .

خلاصه ما دونفر با اینکه 4 تا چشم داریم ولی باید با 8 چشم مراقبت باشیم.

پارس وجاروبرقی خونه!!!

یکی از بازی های دیگه ای که خیلی دوست داری بازی با آقتابه . بعدازظهرها آفتاب میفته توی هال پذیرایی خونه و تو میری دنبالش که بگیریش و باهاش بازی میکنی ...

کارهات خیلی بامزه شده و ما هم از دیدنشون خیلی لذت میبریم.

بازی با آقتاب!!!

عزیزم امروز برای اولین بار بای بای یاد گرفتی و با یکی از کاراکترهای تلویزیون که خیلی دوستش داری و اسمش بانی خرگوشه است امروز بای بای کردی ...

امروز یک برچسب پیدا کرده بودی و به دستت چسبیده بود مرتب از این دستت کنده میشد و میچسبید به اون یکی دستت و حدود یک ربع ساعت درگیرش بودی از آخر دهنت به کمکت آمد و تونستی از دستش رهایی پیدا کنی ...

پارسا و برچسب !!!

عزیزم برای داشتن تو خیلی خداوند رو شکر میکنم و به اندازه تمام هستی دوستت دارم و عاشقت هستم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)