بازگشت ننوی معجزه گر
عزیزم ننو بالاخره رسید.
دیروز با هم رفتیم پیش دفتر مدیریت ساختمان و ازشون خواهش کردیم در نصب ننو بهمون کمک کنند و یک نفر قرار شد برای دریل کردن دیوار بیاد خونمون و دیوارخونه رو برامون سوراخ کنه. ساعت 3 بعداز ظهر بالاخره آمد و تونستیم ننو رو نصب کنیم و از شدت خوشحالی تو رو توش گذاشتیم و تو هم استقبال خوبی کردی و توش راحت خوابیدی.
عزیزم چند روزی هست که دیگه واقعا دندون کوچولوهات به شدت میخواره و اذیتی و خوابیدنت برامون کلی مکافات داره و سخت شده . ولی ننو بهمون از دیشب خیلی کمک کرده و تونستیم چند باری توی اون تو روبخوابونیم.
امیدوارم زودتر دندونهات دربیاد تا کمتر شبها بیدار بشی ومن هم اینقدر بی خوابی نکشم باورت میشه شب بیدار شده بودی و من اصلا نفهمیده بودم از بس که خسته بودم بالاخره بابا جون مهربونها فهمید و آمد برت داشت وبهم داد تا بهت شیر بدم . خیلی کمبود خواب دارم و همش دلم میخواد فقط بتونم یک ساعت بخوابم ولی نمیشه و تو خوابت به خاطر دندونهات خیلی کم شده .
عزیزم این ننو با خودش کلی خاطره و عشق همراه داره کلی مادر بچه هاشون رو باعشق توی این بزرگ کردند و ازشون مراقبت کردند.
مادربزرگ من یعنی مامان این ننو رو دوخته و برای مریم جون مهربونها درست کرده مریم جون هم تمام ما ها رو توش بزرگ کردند و بعد نوبت بچه های فامیل و نوه های مریم جون وبابا رسید و حالا هم نوبت پنجمین نوه نازشونه که توش آرام بگیره و بخوابه .
عزیزم تمام عشق مریم جون توی این ننو قابل مشاهده است و تاروپود این ننو پر از عشق و محبته . من هم با تمام وجودم ازش مراقبت میکنم و قول میدم وقتی تو دیگه بزرگ شدی و بهش نیاز نداشتی برش گردونم تا بقیه نی نی کوچولوهایی که توی راهند و هنوز خداوند بوجودشون نیاورده بتونند ازش استفاده کنند.
از همینجا بابات فرستادنش از مریم جون و بابا جمشید و عمو روح الله تشکر میکنیم و میگیم خیلی دوستتون داریم انشالله بتونید بیاین خودتون از نزدیک پارسا و ننوی خوشگلش رو ببینید.
عزیزم آرامشی که این ننو به بچه ها میده خیلی خوبه و باعث میشه خیلی راحت به خواب خوش برند.
دوستت دارم راحت بخواب من بیدارم تا تو به آرامی بخوابی ...