خواب فرشته 7 ماهه
نفس طلا ها
امروز بعد از خوردن نهار خوشمزه منزل عمو جون تو به شدت خوابت میامد و بعد از خوردن مقدار مفصلی شیر مادر به خواب ناز فرو رفتی و حدود یک ساعت خوابیدی ...
خاله مهتا هم با تمام گرفتاری ها ومهمانداریهاش دائم تو فکر تو بود و لحظه به لحظه ازت عکس میگرفت و برای من ایمیل میکرد . بابت تمام زحماتی که بهش دادیم ازش تشکر میکنیم و میگیم دوستت داریم خاله جون جونی ...
خواب شیرین یک فرشته بهشتی !!!
عزیزم اینقدر گرفتارم که کمتر فرصت عکس گرفتن توی خوابت رو پیدا میکنم ولی خاله جون این کار قشنگ رو برامون کردو ازش بابت عکسهای قشنگی که ازت گرفته ممنونیم.
عزیزم به اندازه تمام ذرات دنیاها برام عزیزی و حاظر نیستم یک لحظه ناراحتیت رو ببینم .
زودتر بزرگ شو و بهم کمک کن بتونم دکترام رو تموم کنم و برگردم ایران پهلوی بقیه خانوادم...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی