سفر به تهران و دیدار با آیلین خوشگله
پسر نازنینم امروز بالاخره رسید و ما تونستیم با هم بریم به دیدن خانواده هامون درایران .
بعد از کلی سنگین و سبک کردن بارها چمدون ها رو بستیم و تعدادی بسته هم برای ایران از دوست و غیر دوست دریافت کردیم تا به وسیله ما برسد به دست خانواده هاشون
ابتدا وارد فرودگاه امام شدیم و بعد از تحویل بار رفتیم منزل عمو ایمان تا عصری انشالله بریم به سمت مشهد.
با اینکه نصفه شب رسیده بودیم و حدود ساعت 5 صبح به منزل عمو ایمان رسیدیم آیلین خوشگله بیدار شد و با هم همون موقع مشغول بازی شدید.
عزیزم با هم کلی توپ بازی کردین.
و برای یک سالگی آیلین جون که ما پیششون نبودیم با باباجون یک کادوی خیلی قشنگ گرفته بودیم که یک جعبه قطعات چوبی بود که میتوست باهاشون خونه سازی بکنه و یک سطل هم داشت که میتونه قطعات رو برحسب شکلشون بندازه توش.
امیدوارم از این کادو خوشش آمده باشه و دوستش داشته باشه.
هر دوتون ماشالله ماشالله خیلی ناز شدین و بزرگ شدین . امیدوارم خداوند نگهدار هر دوتون باشه .