پارسا عسل طلاهاپارسا عسل طلاها، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره

خاطرات جنینی و کودکیت

کجاها دعوتمون کردند عسل مامان...

1392/9/29 8:48
568 بازدید
اشتراک گذاری

پسر قشنگم از وقتی آمدیم ایران خیلی جاها دعوتمون کردند و کلی خونه های نو رفتیم و در شادی هاشون سهیم شدیم.

اولین جایی که دعوت شدیم منزل مامان مهین و آقاجون بود که نادیا جون و آقا پدرام و دایی فریدون هم دعوت بودند. تو هم کلی با نادیا جون بازی کردی و شاد بودی

منزل جدید زهره جون و آقای حقیقی که از تهران به مشهد آمدند دعوت شدیم که خاله سارا و سینا جون و دایی رضا هم با خانم و بچه هاشون هم دعوت بودند.

منزل جدید دایی علی به صرف کله پاچه دعوت شدیم که خیلی هم آنچنانی بود.

منزل دایی علی جون!!!

جدیدا پاتو بالا میاری و اینطوری فکر میکنی میرقصی

منزل دایی علی جون!!!

منزل دایی علی جون!!!

منزل دایی علی جون!!!

پارسا جیگری پیانو نوازان

منزل خاله سارا و سینا جون همگی به صرف یک شام چرب و چیلی که خود خاله سارا جون زحمتش رو کشیده بود دعوت شدیم.

از پیانو زدن خیلی خوشت میاد و تنبک هم خیلی دوست داری بزنی و فکر کنم درآینده یک نوازنده خوب آلات موسیقی بشی.

پسر نازم برای تولد آرشام کوچولو به منزل جدید خاله الهام دعوت شدیم و یک تولد بسیار باشکوه برای آرشام جون برگزار کردند که خیلی برامون به یاد ماندنی شد و تو هم خیلی خیلی بهت خوش گذشت و کلی کیف کردی و راه رفتی و بازی کردی .

آرشام جون هم خیلی خوب و خوش اخلاق بود و همش اون وسط داشت میرقصید و مجلس و گرم میکرد . تو هم تمام مدت اون وسط بودی و با یکی از بچه ها که راه میرفت بازی میکردی و همه براشون کارهای تو شیرین و جذاب بود.

تولد یک سالگی آرشام جان !!!

تولد یک سالگی آرشام جان !!!

تولد یک سالگی آرشام جان !!!

امیدوارم من هم بتونم روزی تولدی باشکوه برات بگیرم و با هم شادی کنیم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)