پارسا وغذاهای ایرانی مامان جون
فرشته قشنگم
چند وقتی میشه که موقع غذا خوردن خیلی به دست و دهن ما دونفر نگاه میکنی و اگر هم توی بغلمون باشی با اینکه اول به تو غذا میدیم و بعد خودمون میخوریم ولی همش میخوای لقمه غذای ما رو هم امتحان کنی .
امروز ظهر یک غذای بسیار خوشمزه ایرانی داشتیم که حیفم آمد از بقیه دعوت نکنیم بیان نهار خونمون برای همین تو رو بغل قرمه سبزی با برنج ته دیگ زعفرانی نشوندیم و ازت چند تا عکس گرفتیم .
البته تو هم که خیلی کنجکاو شدی همش میخواستی به غذاهای داغ دست بزنی و حتی یک تیکه از ته دیگ رو هم با دستهای کوچولوت کندی و ما سریع ازت گرفتیم که دستت خدای نکرده نسوزه.
خلاصه غذا خوردن ما هیهاتیه برای خودش . نمیدونم چجوری باید تا یک سالگی جلوتو بگیرم و غذای سفره بهت ندم ؟؟؟ آخه از الان غذای سفره دلت میخواد من چجوری تا اون موقع نباید بهت بدم ؟؟؟
داری میگی :بفرمائید قرمه سبزی نایاب ایرانی !!!
داری میگی :مامان از اینها به منم میدی بخورم ؟؟؟
عزیزم خیلی دوستت دارم