5 ماهگیت مبارک عزیزم :*
نازنبنم
امروز 5 ماه است که خداوند مهربون تو رو بهمون داده و ما از داشتن تو خیلی خوشحالیم اگر چه که بزرگ کردن نازنینی چون تو کار خیلی مشکلیه و برای ما که کسی دوروبرمون نیست و دست تنها هستیم صد چندان سختتر . امیدوارم خداوند مهربون بهمون اونقدر توان بده که بتونیم از پس بزرگ کردن تو و درسهای سخت دوره دکترا بر بیایم وبا سربلندی به وطن عزیزمون برگردیم .
عزیزم لباسهات خیلی داره سریع برات کوچیک میشه و حتی خیلی هاشون رو فقط تونستم یک بار تنت کنم و بعضی هاشون رو اصلا نتونستم تنت کنم.
این لباس رو فکرمیکردم 9 ماهگی اندازه ات میشه ولی الان میبینم دیگه جانداره که حتی یک ماه دیگه هم بتونی بپوشیش.
عزیزم تولد 5 ماهگیت مبارک.
عشق مامان و بابا
تنها چیزی که از اون اتاق قشنگت تونستیم برات بیاریم اینجا همین پتو و چند تا تابلویی است که برات به دیوارهای خونه زدیم . امیدوارم همین چند تا دونه نشون بده که چقدر دوستت داریم و برای داشتنت چقدر لحظه شماری میکردیم .
عزیزم این پتورو با دستهای خودمون برات طراحی کردیم و دوختیم اون موقع تو 5 ماه بود که توی دل من بودی و حالا 5 ماهه که به دنیا آمدی و خدا به من و پدرت خیلی لطف داشته و داره و تنهامون نگذاشته تا بتونیم لحظات سخت غربت و تنهایی و بی کسی رو با داشتن تو پر کنیم و زیاد غصه نخوریم.
امیدوارم طعم زندگی به دهنت همیشه شیرین باشه و سختی هاش برات سخت نباشه و بتونی از پس مشکلاتت بر بیای. خدایا به این پسر کوچولوی من کمک کن و تنهاش نگذار . اگه یک وقت من نبودم تو یاورش باش و تنهاش نگذار . خدای مهربون این پسر یک فرشته است ، پس فرشته ات رو تنها نگذار.