منزل خاله مینا !!!
عسل مامان و بابا هفته گذشته یک شنبه ناهار خونه خاله مینا و آقای جاودانی دعوت بودیم و بالاخره بعد از مدتها یک مهمونی میرفتیم برای همین خیلی خوشحال بودیم . اول که وارد شدیم تو برات محیط جدید بود و کمی ناراحت بودی ولی بعداز مدتی باهاشون آشنا شدی و شروع کردی ماشین بازی و بعد هم خوابیدی و چه خواب عمیقی فکر کنم یک 2-3 ساعتی خوابیدی و ما تونستی با خیال راحت ناهار خوشمزه خاله مینا رو بخوریم و حرف بزنیم و بعد هم عصری برگشتیم . خاطره خوبی بود و بهمون خیلی خوش گذشت . خوشحالم که دوست خوبی پیدا کردم و تنها نیستم . این هم از میز نهاری که خاله مینا زحمتش رو کشیده بود !!! یک شب هم باهم رفتیم جاسکو تا لباس تهیه کنیم و تزئینات قشنگی به همراه درخت کر...
نویسنده :
مامانی و بابایی
7:00