از دست دادن عزیز دیگری که حکم مادر دومم رو داشت...
عزیز دلم چند روز پیش باخبر شدم که دختر عموی پدری من که همان ایران خانم منصوری یا بهتره بگم خانم دکتر بنایی هستند دیگه در بین ما نیستند و به آسمانها پرواز کردند. نمیدونی چقدر از شنیدن این خبر شکه شدم و اشک ریختم ولی چه کنم که اشکهای من و غم و غصه های من انسان شریفی چون او رو زنده نمیکنه و دیگه متاسفانه در بین ما نیست . خیلی دوست داشتم یک بار دیگه ببینمش آخه میدونی موقعی که من در تهران مشغول درس خوندن بودم پیش ایشون زندگی میکردم و از ایشون خیلی چیزها یاد گرفتم . حتی باید بگم مسبب ازدواج من و باباجون هم ایشون بودند و اولین آشنایی ما از نزدیک در منزل ایشون رخ داد. و برای من و باباجون حکم مادری دوم رو داشته و دارند. انسانی پاک درستکار و صادق . ...
نویسنده :
مامانی و بابایی
7:23